پرستار قاتل2024-01-10
نقد و بررسی فیلم The Babysitter: killer Queen 2020 دیجی اطلس : زندگی دیجیتالی
دیگو و جیمی به طور ماوراء طبیعی از هم می پاشند زمانی که ... فیلم پرستار خوب اما بهعنوان اولین فیلم لیندهولم که خودش فیلمنامهاش را ننوشته، و به زبان انگلیسی مقابل دوربین رفته، بیش از سه ساختهی بلند سینمایی پیشیناش، به دو قسمتی از سریال شکارچی ذهن (Mindhunter) دیوید فینچر شباهت دارد که او کارگردانی کردهبود. جوهرهی این ماجرا مثل هر قصهی جنایی دیگری، اعمال و انگیزههای قاتل است. اما تاکید فیلم بر شروع و پایان با ایمی، تجربهی احساسی تماشاگر را ناقص میگذارد و جلوی وحدت بخشهای منفصل فیلم را میگیرد. تمام جزئیاتی که از زندگی شخصی ایمی میدانیم، معمولیتر از آن هستند که بهتنهایی گیرایی لازم را داشتهباشند، و وقتی در تماس با خط اصلی قصه قرار میگیرند، دستاورد ویژهای برای فیلم ندارند. بیماری ایمی در نسبت با ماهیت شغلاش، شاید میتوانست در یک درام شخصیتمحور متفاوت، نقطهی تمرکز برای خلق موقعیتهای تکاندهندهای باشد، اما اینجا جز در خدمت پیشبرد پلات نیست، و از میانه هم زیر سایهی اتفاقات اصلیتر قرار میگیرد؛ تا در پایان رها شود.
از صحنههای کممایهی داخل خانه و سروکلهزدن با بهانهگیری فرزندان، تا تعلیق خفقانآور مواجهه با حضور غیرمنتظرهی شبانهی چارلز در همان فضا. از گفتوگوهای روزمرهی ظاهرا بیاهمیت با همکاران، تا مذاکرهی حساس و ظریف با قاتل در پایان. فیلم همین گیرایی فعلیاش را هم تا حد قابلتوجهی مدیون چهره و نگاه و لحن هنرمند ۴۵ سالهی آمریکایی است. نمونهای مثالزدنی از پرفورمنسی که شرح مکتوب شخصیت را به سطح بالاتری ارتقا میدهد، و برای درد مشهود و ذهنیت پنهان تمام لحظات او، مابهازایی باورپذیر و همدلیبرانگیز میسازد. امیلی آلین لیند (Emily Alyn Lind) بازیگر آمریکایی است که از زمان کودکی به خاطر بازی در نقش آماندا کلارک در سریال Revenge شبکه ABC و نقش آریل در سریال Code Black شبکه CBS شناخته میشود. امیلی دختر جان لیند (John Lind) تهیه کننده و باربارا آلین وودز (Barbara Alyn Woods) بازیگر است.
سادهدلی و آسیبپذیری ایمی برای خلق لحظات تعلیقزای برخورد نزدیکاش با تهدید چارلی به کار میآید، و عزم و اصرارش برای درهمشکستن چرخهی معیوب نادیدهانگاری جنایات پرتکرار، خصوصیات مناسب پروتاگونیست یک داستان جنایی را بین او و زوج کاراگاه قصه تقسیم میکند. این نکته همان کد کاربردی است که در ادامه ایمی را در موقعیت مرگ و زندگی برای پنهان نگه داشتن بیماریاش از مسئولان بیمارستان قرار میدهد تا بتواند ظرف ۴ ماه آینده سابقه بیمهاش را تکمیل و تحت عمل جراحی قرار بگیرد. فیلم با صحنهای ظاهراً فرعی از هشدار آبی در بیمارستانی در پنسیلوانیا حوالی سال ۱۹۹۶ میلادی آغاز میشود. بدحالی بیماری خارج از قاب که به واسطه میزانسن انتخابی کارگردان فقط تشنج را در پاهای او میبینیم و پرستار مرد (چارلی) که در حین تلاش گروه پزشکی برای احیا، از تخت بیمار فاصله گرفته و نگاهش به نقطهای خارج از قاب است؛ جایی که بیمارِ بدحال در حال جان دادن است. لیندهولم این زاویه نگاه منحصر به فرد در میان فیلمهای جنایی مبتنی بر واقعیت را به اثر خود داده که به جای حرکت بر روند آشنایِ بازنمایی جرم و جنایت و مجرم، با انتخاب یک کاراکترِ ناظر فعال؛ ایمی، به گونهای متفاوت، درونی و با طمأنینه بیشتر با این پرونده جنایی مواجه شده و مخاطب را به همراهی وادارد. فیلم به داستان زندگی یک مادر مجرد/ پرستار شیفت شب بیمارستان کرنفیلد نیوجرسی به نام ایمی لافرن (جسیکا چستین) در سال ۲۰۰۳ میلادی میپردازد که در کشمکش با بیماری قلبی و نگهداری از دخترانش، برای به دام انداختن یک قاتل زنجیرهای؛ چارلی کالن (ادی ردمین) امنیت خود و فرزندانش را به خطر میاندازد.
از سوی دیگر، رجوع لیندهولم به تجربهی اندوختهی حاصل از کارش روی یکی از بهترین سریالهای جنایی دههی گذشته، به شکل بدیهی در تناسب با موضوعیت محوری قصه هم قرار میگیرد. داستان چارلز کالن، یکی از عجیبترین قاتلان سریالی تاریخ معاصر آمریکا. پرستار بیماری که حدفاصل سالهای ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۳ میلادی، در حاشیهی امنیت سودجویی و منفعتطلبی صاحبان بیمارستانها، جان حدود ۴۰۰ انسان را گرفته و تنها به ۴۰ موردشان اعتراف کرده. از منظر سر و شکل بصری، دوربین ملتهب و مستندنمایی و نور طبیعی و کلوزآپهای پرتعداد از چهرهی بازیگران جای خودش را بهحدی از استاندارد متناسب با زبان بصری موردانتظار از یک فیلم داستانگوی معمول آمریکایی داده است. آرامش و دیسیپلین بیشتر دوربین، هم تماشاگری را که حین جستوجو در فهرست تازههای سرویس استریم مورد استفادهاش به این فیلم رسیده فراری نمیدهد، و هم کارکرد طبیعیتری در تناسب با بیان دقیق مالوف یک تریلر جنایی خوشساخت دارد.
ترس و تعلیق حاصل از این صحنهها که تعدادشان با توجه به رویکرد فیلم زیاد هم نیست، واجد کیفیتی خاص و متفاوت از دلهرهسازی متداول است و حس نگرانی، ناامنی و وحشت را در چند لایه مختلف به مخاطب تزریق میکند. این رویکرد باعث شده فیلم با فاصله گرفتن از هیجان، ریتم و تنش بیرونی متداول در آثار جنایی این چنینی که معمولاً بر چگونگی جنایت و صحنه جرم مانور میدهند، آسیبشناسی روانکاوانه جرم و مجرم؛ سویه انسانی/ غیرانسانی جنایت را در اولویت خود قرار دهد. ■ درصورت وجود صحنه مشکل محتوایی، حتماً لازم است که دقیقه و ثانیه موردنظرتان را در گزارش خود ذکر و اعلام نمائید، تا در اسرع وقت کارشناسان محتوایی بتوانند گزارشتان را بصورت دقیق مورد بررسی قرار دهند. 3️⃣ ویدیوها از سایتهای اشتراک ویدیوی داخلی بصورت رایگان اشتراکگذاری گردیده است، که نام منبع آن در پایین توضیحات درج گردیده است. بنابراین محاسبه میزان ترافیک مصرفی اینترنت، طبق مصرف «سایت منبع» محاسبه میشود و پلتفرم لیلیت هیچگونه نقش و دخالتی در نحوه محاسبه آن نداشته و متعاقباً هیچگونه منفعتی از آن کسب نمیکند.
او یک خواهر بزرگتر به نام ناتالی و یک خواهر کوچکتر به نام آلیویا دارد که آنها نیز در حرفه بازیگری وارد شدند. دیجی اطلس پر ببیندهترین مجلهی اینترنتی فارسیزبان در حوزهی فناوری است دیجی اطلس بهمن ماه 97 شروع به کار کرد و به منبع اخبار تکنولوژی، مقالات راهنمای خرید، بررسی محصول و مقالات تحلیلی تبدیل شد. دیجی اطلس نه تنها تلاش میکند در گام بعدی دامنه و تنوع نوشتههایش را با محوریت فناوری به عرصههای جدیدی از زندگی گسترش دهد بلکه همچنان خواهد کوشید در عصر جدیدی از حیات کشورمان بیشتر و بهتر در قلب رویدادهای فناوری ایران و جهان حضور داشته باشد. با دیجی اطلس همراه باشید تا با یکدیگر مرزهای جدیدی از حیات مدرن، شفاف و دوستانه دیجیتالی را تجربه کنیم. ■ درصورت خرابی و ایراد در پخش ویدئوی «پرستار بچه, ملکه قاتل / The Babysitter, Killer Queen» ایراد زیرنویس و یا مشاهدهٔ هرگونه صحنه غیراخلاقی و مشکل محتوایی، میتوانید از طریق «فرم ارسال گزارش» به ما اطلاع دهید تا در اسرع وقت گزارشتان موردبررسی و اقدام مقتضی قرارگیرد. او نمی تواند کسی را متقاعد کند به جز بهترین دوستش ملانی که یک فرقه شیطان پرستی به رهبری بچه نگهدار سابقش Bee واقعا سعی کرده او را بکشد.
این فیلم مملو از سرگرمیهای معمولی است که بدون هیچ چیز حائز اهمیتی به زور، صحنههای خونی و جذابی را به مخاطب ارائه میدهد. این فیلم کمدی درباره پسری است که شیفته پرستار زیبایش میشود و سپس چیز ترسناکی را میبیند. فیلم جوزف مکگینتی نیکول بینقص نیست، اما سادگی و اجرای جذاب سامارا ویوینگ (Samara Weaving) به آن جذابیت داده است. اما عاملی که از همان دقایق نخست تا روشن شدن موتور درام در میانهی روایت را قابل تماشا میکند، حضور بازیگری به توانایی چستین در نقش ایمی است. کافی است موقعیتهای مختلف فیلم را با حضور بازیگر دیگری جز او تصور کنیم.
مایکت در کنار ارائه اپلیکیشنها و بازیها، دسترسی آسان و سریع شما به جدیدترین فیلمها، سریالها و انیمیشنهای ایرانی و خارجی را فراهم میکند. مجموعهای متنوع از فیلمها و سریالهای روز دنیا را به صورت دوبلهشده در مایکت تماشا کنید. بهترین فیلمها و سریالهای ایرانی، آمریکایی، ترکی، کرهای، هندی و ...، در ژانرهای مختلف. تأمل در مجموعه این لحظات کوتاه و خرده رفتارهای شبههبرانگیز چارلی است که مخاطب را نیز همچون ایمی بر مرز باور/ ناباوری شخصیت و عملکرد این مرد قرار میدهد تا خالق چند صحنه تعلیقی و ترسناک به سبک و سیاق لحن و اتمسفر و حال و هوای فیلم باشد. فیلم پس از سکانس افتتاحیهی متمرکز بر یکی از قتلهای چارلز، به سراغ ایمی میرود. لنزی که ورود وجود آشوبزای بیگانهای مرموز را از نگاهاش تماشا میکنیم.
در سپتامبر ۲۰۱۹ (شهریور ۱۳۹۸) برخی از بازیگران قسمت دوم فیلم The Babysitter به کارگردانی جوزف مکگینتی نیکول و فیلمنامهنویسی جوزف مکگینتی نیکول، دن لاگانا (Dan Lagana)، برد موریس (Brad Morris) و جیمی واردن (Jimmy Warden) معرفی شدند. همچنین شرکتهای Wonderland Sound و Vision and Boies/Schiller بر روی تولید این فیلم سرمایهگذاری کردند. در سپتامبر 2019 (شهریور 1398) برخی از بازیگران قسمت دوم فیلم The Babysitter به کارگردانی جوزف مکگینتی نیکول و فیلمنامهنویسی جوزف مکگینتی نیکول، دن لاگانا (Dan Lagana)، برد موریس (Brad Morris) و جیمی واردن (Jimmy Warden) معرفی شدند. جوزف مکگینتی نیکول کارگردان قسمت اول، کارگردانی و نویسندگی قسمت دوم را به همراه دان لاگاندا، برد موریس و جیمی واردن برعهده گرفت. آنها از فیلمنامه قسمت اول برایان دوفیلد (Brian Duffeld)، فیلمنامه قسمت دوم را نوشتند. شاید بهتر میشد که فیلم دوم، داستان قسمت اول را دنبال نمیکرد.
کافی است بازگردیم به صحنههای پیشین فیلم، و آنهمه تاکید غیرطبیعی و ناجور چارلز بر «کمک کردن» به ایمی. به جایی که در میانهی اضطراب و انزجار زن از حضور قاتل در خانهاش، چارلز خطاب به ایمی میگوید همهچیز درست میشود چون «تو را دارم». توبیاس لیندهولم را به همکاریهایش با توماس وینتربرگ میشناسیم. حضور او بهعنوان فیلمنامهنویس در اکثر آثاری که فیلمساز برجستهی دانمارکی طی دههی دوم قرن بیستویک ساخته، باعث میشود بیشتر بهعنوان نویسنده به خاطر بیاوریماش. اما لیندهولم درهمین بازهی زمانی سه نوشتهی خود را شخصا به تصویر کشیده؛ که به سه فیلم آر (R)، یک ربایش (A Hijacking) و یک جنگ (A War) در سالهای ۲۰۱۰، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵ منتج شده. فیلم «پرستار خوب» با استناد به واقعیت که چارلی کالن در طول بازجویی و دادگاه هیچوقت به علت ارتکاب به این قتلها اعتراف نکرده، نمیتواند پاسخی شفاف و روشن به این چرایی بزرگ بدهد و قصد تحریف واقعیت را هم ندارد.
با این حال، فیبی ناگهان ظاهر می شود و به دنبال بنزین برای جت اسکی خود می گردد و به کول فرصت می دهد تا از دست اعضای فرقه فرار کند و با فیبی در جت اسکی خود فرار کند. هنگامی که کول در خشکی است، همه چیز را برای فیبی که او را باور می کند توضیح می دهد، در حالی که فرقه ها تعقیب می کنند. سونیا ابتدا قصد کشتن آنها را دارد، اما آنها در نهایت با ماشینی که یک غریبه به جا مانده او را زیر پا می گذارند و بعد از اینکه از ماشین خارج می شود با تخته موج سواری سرش را از بدن جدا می کنند. آلیسون آنها را پیدا می کند، اما آن دو او را بین یک گوه باریک از صخره ها به دام می اندازند و سپس شروع به کندن سر او می کنند. هر دو سوار قایق می شوند و حرکت می کنند، اما مکس قایق متصل به پشت قایق را می گیرد و می تواند خود را روی قایق بکشد. با این حال، فیبی با یک قوطی نخ احمقانه و یک فندک او را به آتش می کشد و کول او را با تیغه های پروانه قایق مثله می کند.
همانطور که اشاره شد از آنجا که فیلم داستان زندگی ایمی را به عنوان یک پرستار شیفت شب بیمارستان (که با مشکلات شخصی سر و کار دارد) برای روایت قتلهای زنجیرهای بیماران انتخاب کرده، بخش ابتدایی به معرفی این کاراکتر با تأکید بر بیماری حاد قلبی او اختصاص یافته که نیاز به پیوند قلب و بالتبع بیمه درمانی دارد. اما مسئلهای که به فیلمنامهی کریستی ویلسون-کرنز (نویسندهی ۱۹۱۷ سم مندز و دیشب در سوهو (Last Night in Soho) ادگار رایت) در این مسیر آسیب میزند، ناتوانی در برقراری ارتباط بین نیاز ابتدایی شخصیت، و خواستهی او در نسبت با ماجرای جنایی اصلی است. و همچنین نرسیدن به تعادلی در داستانگویی که تمرکز بر فعلیت پروتاگونیست را در خلال روایت قصه باورپذیر سازد؛ و نه در کپشن نچسب نهایی و تاکید بیمزهاش بر خوب بودن ایمی. در واقع ساختار روایی و بصری فیلم و لحن و زبان برآمده از آن، همین کارکرد را دارد که ابتدا سویه انسانی و متعارف چارلی را به عنوان یک پرستار عادی و همدل به تصویر بکشد و به تدریج پرده از سویه مخوف و غیرانسانی او بردارد که با دستکاری سرمها به تماشای مرگ بیمارانی مینشیند که با آنها هیچ نسبتی ندارد. جسد مرد سالخورده ای به همراه جسد مدیر یک خانه سالمندان کشف می شود و مرگ 42 سالمند را به پرستاری به نام شیبا مرتبط می دانند که به مهربانی و تعهد کاری شناخته می شود. دیجیاطلس یک رسانهی آنلاین با موضوع فناوری و سبک زندگی مدرن است که در بهمن سال 1397توسط علی زمانی ایجاد شد.
فیلم سینمایی «پرستار خوب» یک درام زندگینامهای مبتنی بر واقعیت از روند یافتن و مواجهه با یک قاتل زنجیرهای است. آنچه در این کالبدشکافی برجسته میشود زخمهای کهنه کودکی و حس طردشدگی مداوم است که یک انسان معمولیِ مهربان را زیر سایه سویه شر خود قرار میدهد. خبر بد اینجاست که نه واقعیت و نه اقتباس لیندهولم برای این سؤال پاسخ واضحی ندارند! اما آيا فیلم به اندازهی واقعیت تاریخی خشکی چون عدم اقرار صریح یک قاتل به انگیزهی واقعیاش از جانهایی که گرفته، روان و درونیات شخصیت را از دور میبیند و اعمالاش را بیاعتنا تماشا میکند؟ خوشبختانه جواب منفی است. پس از افشای هویت واقعی چارلی است که پرفورمنس ردمین کارکرد درستاش را پیدا میکند. او میشود همان حضور غریب آزاردهندهای که نزدیک شدناش به هر شخصیتی، لایهای از خطر و تهدید جانی را به صحنه وارد میسازد و تعلیقی را به آن اضافه میکند که یکجا از دل ژانر وحشت آمده.
با این حال، کول متوجه می شود که والدینش او را در یک مدرسه روانپزشکی درخواست کرده اند، و او با ملانی در کنار دوست پسر جدیدش جیمی و دوستانشان بوم و دیگو فرار می کند تا به یک مهمانی دریاچه بپیوندند. در مهمانی، کول شاهد دانشآموز جدید فیبی است که پس از پیدا کردن اسباببازیهای گمشده دوران کودکیاش و مسیرهای رسیدن به دریاچه در کمدش، به دریاچه رسیده است. بعداً، دوستان یک بازی مهمانی را در یک قایق انجام می دهند که ملانی به طور ناگهانی بوم را می کشد. او سپس به کول فاش میکند که او را باور کرده است، زیرا او برای رسیدن به رویاهای خود برای تبدیل شدن به یک تأثیرگذار به فرقه پیوسته بود و جیمی و دیگو نیز به عنوان اعضای فرقه فاش شدند. با خون قربانی، آنها دوباره به خون او به عنوان پیشکش یک بی گناه نیاز دارند تا آرزوهای خود را برآورده کنند. سونیا، آلیسون، مکس و جان نیز اصیل فرقهها ظاهر میشوند که زنده شدهاند تا بتوانند در این مراسم شرکت کنند وگرنه با طلوع خورشید خواهند مرد.
دو سال از اتفاقات قسمت اول میگذرد و کول به تازگی وارد دبیرستان شده است. کول، کسی را نمیتواند قانع کند که بی (Bee) رهبر سابق یک فرقه شیطانی، قصد کشتن او را داشته است. اما بهترین دوستش یعنی ملانی (Melanie) حرفهای او را باور میکند. کول زمانی که متوجه میشود والدینش او را در یک مدرسه بهزیستی ثبت نام کردهاند، به همراه ملانی و دوست پسر ملانی یعنی جیمی (Jimmy) از آن مدرسه فرار میکنند و دوستانشان به نامهای بوم بوم (Boom-Boom) و دیگو (Diego) در مهمانی دریاچه به آنها ملحق میشوند. توبیاس لیندهولم؛ نویسنده و کارگردان دانمارکی که ساخت چند سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی همچون فیلمهای «آر»، «یک ربایش» و «یک جنگ» را در کارنامه دارد، بیشتر به واسطه همکاری در نگارش فیلمنامههای تحسین شده «شکار» و «یک دور دیگر» همراه با توماس وینتربرگ شناخته میشود.
تیمی از کارشناسان و افراد متخصص در حوزههای فناوری، بازیهای کامپیوتری، فرهنگ و هنر و سبک زندگی در دیجی اطلس دور هم آمده تا بهترین و کاملترین مرجع اخبار و مقالات این حوزهها را در اختیار کاربران قرار دهد حالا ما اینجاییم. پیوند این سکانس آغازین با سکانس بعد که فعالیت شبانه یک پرستار زن؛ ایمی را در بیمارستانی در نیوجرسی در سال ۲۰۰۳ میلادی ثبت میکند، تمهیدی دراماتیک برای گره خوردن سرنوشت آتی این دو پرستار است. همچنین تداوم عملکرد چارلی را به عنوان پرستاری مسئلهدار که در طول این هفت سال بدون توضیح از بیمارستانهای شهرهای مختلف به بیمارستانی دیگر اخراج/ انتقال یافته، موکد میکند. دوربین به تدریج به چارلی نزدیک میشود و با ثبت حرکات چشم و دست او، نهایتاً قاب با حضورش پر میشود و صداهای خارج از قاب از تلاش نافرجام برای احیا و اعلام ساعت مرگ خبر میدهند. نماهای بعدی خطِ صافِ حیاتی بیمار روی دستگاه کنار تخت و قابی از نیمرخ مرد مُرده است؛ نماهایی که به نظر میآید نقطه نظر چارلی باشند و در ادامه نمایی از پشت سر او که با اندکی خمیدگی در راهروی بیمارستان از دوربین و ما دور میشود.
پس از اینکه قتل های مشکوکی در یک بیمارستان رخ می دهد، مادری تنها و پرستاری دلسوز به نام ایمی مجبور می شود تا برای کشف حقیقت جان خود و امنیت فرزندانش را به خطر بیندازد و... به همین واسطه هم تبدیل میشود به فیلمی درونیتر، آرامتر با تنشی عمیقتر که تکاندهندگی آن لزوماً به بازسازی صحنههای خونین خشن بازنمیگردد بلکه به ریشهیابی و چرایی این قتلهای خاموش به دست یک انسان معمولی، آرام و ظاهراً مهربان بازمیگردد. وباپلیکیشن فیلم و سریال مایکت را به صفحه اصلی موبایل خود اضافه کنید. گپ فیلم دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه می باشد و هر گونه بهره برداری و سوء استفاده از محتوای گپ فیلم، پیگرد قانونی دارد. فعالیتهای سایت گپ فیلم تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است. 2️⃣ درصورت وجود هرگونه ایراد در پخش، لطفاً و حتماً از طریق گزینه [گزارش ایراد] ، موضوع را به ما اطلاع دهید، تا در اسرع وقت مورد بازبینی و رفع مشکل قرارگیرد.
موقعیتهای متن ویلسون-کرنز هم از همینجاست که شروع میکنند به کار کردن. از بستری شدن ایمی و مراقبت خوفناک چارلی از او؛ که معنادارترین ایدهی فیلم در نسبت با شغل شخصیتها را معرفی میکند، تا شکلی که در امتداد همان سکانس، ایمی در تلاش برای پیاده شدن از ماشین، همجواری با دوست جدیدش را آلوده به حد غیرمنتظرهای از وحشت کلاستروفوبیک میبیند. لیندهولم برای رساندن پرستار خوب به کیفیت آشنای یک تریلر جنایی مبتنی بر جرایم واقعی، کمی بیش از حد وقت میکشد؛ و خیلی شانس میآورد که بازیگری مثل جسیکا چستین را برای بردوشکشیدن دقایق نهچنداندرگیرکنندهی ابتدایی فیلم همراه خود دارد. آثاری با سبک بصری واقعگرایانه؛ که مستندنمایی آشنای متاثر از جنبش دگما ۹۵ را یادآور میشوند. جهانبینی لیندهولم در ساختههای مستقلاش به شکل محسوسی متمایز است از زبان مشترکی که در پروسهی خلق آثار تحسینشدهای چون شکار (The Hunt) و یک دور دیگر (Another Round)، یا فیلم کمتر شناختهشدهای چون سابمارینو (Submarino) به همراه وینتربرگ به آن رسیده بود. تماشای فیلمها، سریالها و انیمیشنهای ایرانی و خارجی بدون نیاز به خرید اشتراک.
فیلمنامهی کریستی ویلسون-کرنز یک ایدهی خیلی خوب دارد که از سقوط تجربهی تماشای فیلم جلوگیری میکند و به شکل هوشمندانهای برای معمای جذاب محوری پاسخ رضایتبخشی میسازد. ویلسون-کرنز با تمهید موثر و آشنایی، جای غرق شدن در پیچیدگی امری توضیحناپذیر، یک قدم به سمت عواطف و احساسات انسانی برمیگردد، و تلاش میکند وجود رازآمیز هیولای محکوم را با حدی از آسیبپذیری بیاراید. استفاده از محتوا و لینک های دانلود آپ تی وی، مجاز نمی باشد.
سایت منبع